از بچه های قدیمی کسی مونده هنوز


تاريخ : جمعه 4 مهر 1399 | 14:36 | نویسنده : امیرارسلان |

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌸🌷💐💐💐🌸🌺🌾💐💐🌷🌷🌺🌸🌹🌹

اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است

اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد

پس نوروز 1397 مبارک که سالتان را سرشار از عشق کند . . .



🌹🌹🌹🌹🌹



برچسب‌ها: عید , نوروز , تبریک , پیام تبریک , سال ۱۹۷ ,
تاريخ : چهارشنبه 1 فروردين 1397 | 16:48 | نویسنده : امیرارسلان |

🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺

🍃🌺🍃🌸🍃🌺

🌺🍃🌸

🌸

بنام خداوند مهربان

فرارسیدن سال نو و نوروز باستاني را به شما و خانواده محترمتان شاد باش گفته و برايتان سالي سرشار از شادي و موفقيت آرزومندم.

اميدوارم اين سال براي شما و عزيزانتان؛ سال دوستی، سال فراوانی و بی نیازی، کوشش و آرامش توأم با دلخوشي باشد


پیروز و سرافراز باشید.



ارادتمند

امیر🚫🛇🚴🚵

نوروز ١٣٩٦

🌸

🌺🍃🌸

🍃🌺🍃🌸🍃🌺

🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺



برچسب‌ها: سال نو , ۱۳۹۶ , مبارک , تنهایی ,
تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1396 | 1:17 | نویسنده : امیرارسلان |

اگه هنوز کسی یادشه مارو بیاد


http://eshgholaneh12.avablog.ir/


تاريخ : دوشنبه 20 ارديبهشت 1395 | 20:13 | نویسنده : امیرارسلان |


‏ﺷﺒﯽ ﮔــــﺮﮔﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ . . .

ﺑﺎ ﻻﺷﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻮ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﻪ ﮔَﻠﻪ ﺁﻣﺪ…
ﮔﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﮔﻠﻪ ﺷﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﻭ …
ﭘﺮﺳﯿﺪند ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔــــــــﺮﮒ ... ؟
ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺷﺐ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩ…
ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺭﺍ …
ﺩﻭﯾﺪﻡ…
ﭘﺮﯾﺪﻡ…
ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻣﺶ …
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ,
ﺍﻣﺎ…
ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻃﻌﻤﻪ ﻣﻦ ﻧﺼﯿﺐ ﺳﮕﺎﻥ ﻭﻟﮕﺮﺩ ﺷﻮﺩ...

تاريخ : پنجشنبه 16 مهر 1394 | 17:35 | نویسنده : امیرارسلان |

نمیدانم...


شاید روزی...اتفاقی...در کنار نیمه گمشدمان یکدیگر را ببینیم...


اولین نگاهمان دیدنی است!...


شاید روز آخر باشد...


شاید نگاه آخر باشد...


تو را نمیدانم غیرتت بگدارد یا نه!اما من مثل همیشه لفتش میدهم...


طولش میدهم نگاه کردن تو را...


خودم را به زمین می اندازم!


مثل قدیم ها نگرانم میشوی؟؟؟...


ای کاش تو دستم را بگیری بلندم کنی اما نه...


بگذار از زمین نگاهت کنم...من هنوز هم ک هنوز است تو را میپرستم...


چ زود این رویای کوتاه تمام شد!...


دیدار بعدی ما(اتفاقی،ناگهانی،شاید،اما،اگر...)


و


چه


محال


است


دیـــدار


بعدی!!!...


تاريخ : پنجشنبه 16 مهر 1394 | 17:0 | نویسنده : امیرارسلان |


تاريخ : سه شنبه 14 مهر 1394 | 14:38 | نویسنده : امیرارسلان |

يه روزایی
یه شبایی
به یه ادمای خاصی خیلی احتیاج داری
گوشیتو بر میداری شمارشو بگیری
اما میدونی بی فایدس
اینقدر دلگیرو دلتنگی که یهو بخودت میای
میبینی خیره شدی به یه صفحه ی خالی بیجواب
اشکات سرازیر شدن
بعد با خودت فقط یه جمله میگی
اون همه دوست داشتن
اخرش چرا اینطوری شد؟؟؟


تاريخ : دوشنبه 13 مهر 1394 | 21:49 | نویسنده : امیرارسلان |

علی بابا کجا ایشون کجا

.


تاريخ : جمعه 30 مرداد 1394 | 19:06 | نویسنده : امیرارسلان |

وقتی برای کسی از ته قلب آرزوی نیکی می کنید،

امواج نامرئی تفکرات و انرژی شما

تشخیص نمیدهد ک این آرزو متوجه دیگریست،

این موج نیکخواهی ابتدا خود شما را سرشار از ماهیت خویش میکند

اگر از کسی بیزار و متنفر باشید نیز ذرات کسالت و تنفر،

نخست بر خود شما می بارد و سپس در ضمیرتان رسوب می کند.

ضمیر ناخودآگاه کسی ک دعا و نفرین می کند،

نمیتواند تشخیص دهد ک این محصولات شفا بخش و یا مسموم کننده

متعلق ب فرد دیگریست و باید به سوی او صادر شود

در این شرایط آن محصولات را ابتدا خودش جذب می کند.

+

همیشه ب یاد داشته باشید آبی ک در رودخانه جاریست،

نخست بستر خود را سرشار از ذات خویش میکند و

در نهایت ب دریا میرسد



تاريخ : جمعه 30 مرداد 1394 | 18:56 | نویسنده : امیرارسلان |